عبدالجبار الرفاعی: آموزش و آزادی برای اشتباهات
[ad_1]

تعلیم و تربیت خطا را می توان به عنوان یک طرح آموزشی (مفهوم و رویکرد) بر اساس در نظر گرفتن خطا به عنوان یک استراتژی برای آموزش و یادگیری تعریف کرد ، و این فرض وجود مشکلات آموزشی را دارد که یادگیرنده در هنگام اجرای دستورالعمل هایی که به او داده شده است در یک فعالیت آموزشی خاص. این دشواری ها به این دلیل است که مسیری که دانش آموز از طریق تحقیقات خود به دست می آورد یا دانش ایجاد می کند ممکن است دارای خطاهایی باشد. تمرکز آموزش خطا بر لزوم در نظر گرفتن خطا به عنوان یک مسئله طبیعی و مثبت متمرکز است ، موضوعی که هنگام تهیه درس باید به آن توجه شود.
روند آموزشی به دنبال بیدار کردن ذهن دانش آموز ، آزاد كردن ذهن او از زنجیرهای اولیه و ایجاد انگیزه برای اختراع س ،الاتی است ، بدون ترس از آنها س askال می كند – هرچه كه باشد – و توانایی او را در تفكر درباره همه چیز رشد می دهد. هشدار به کودک در مورد اشتباه یا حذف آن و نوشتن مطلب درست کار اشتباهی است و یکی از بدترین اشتباهات این است که او را مقصر عمل خود بدانید.
کودک کاشف دقیق جهان است ، به دنبال کشف همه چیز ، رشد و گسترش آگاهی خود از رشد و وسعت کشفیات خود است. وقتی کودک متوجه اشتباه می شود ، کم کم به کاشف زندگی و محیط پیرامون خود تبدیل می شود. اکتشافات او شروع به آشکار کردن خطاهای کوچک کرد و به تدریج تجربه اش برای کشف خطاهای بزرگ گسترش یافت. انسان از طریق اعمال و عملکردهای خود می آموزد و نمی آموزد وقتی شخص دیگری از طرف او عمل می کند ، انجام می دهد و تمرین می کند.
وظیفه معلم این است که ذهن را بیدار و رشد دهد تا دانش آموز خطاهایی پیدا کند و روی عدالت تمرکز کند ، نه اینکه او را نابینا کند. از آنجا که در پایان او در ذهن او خاموش است ، ناتوانی در تفکر انتقادی و اخلال در کارش. معلم موفق ، معلمی است که نوع استعداد دانش آموز خود را کشف کند ، انرژی های روحی و روانی نهفته در او را تحریک کند و به او فرصت ایجاد ، توسعه و سرمایه گذاری دهد. تو
هرکسی که فکر می کند اشتباه است ، و هر کسی که فکر نمی کند اشتباه است. تفکر تا وقتی شخص وارد آن نشود ، خالی از خطا نیست. خودشیفتگی انسان و توهم کمال او را به انکار اشتباهاتش دعوت می کند. فرهنگ ما حق اشتباه انسان را تضمین نکرده است و حتی بدتر از آن ، می بینیم که برخی از افراد با اشتباه کسی رفتار می کنند که گویی یک رسوایی است. و گاهی اوقات کسانی که مرتکب اشتباه می شوند می توانند مورد تمسخر ، تمسخر و تحقیر قرار گیرند. به همین دلیل است که اکثر افراد جامعه ما اگر اشتباه خود را بپذیرند گیج و غرق در شرم و ناتوانی هستند. آموزش به جوانان برای اشتباه نکردن یک گناه است ، و این بدترین شکل کلیشه سازی شخصیت است که منابع خلاقیت را از بین می برد. فرد طوری می شود که گویی بازیگر روی صحنه است ، ویژگی های شخصیت واقعی او از بین می رود. در مورد معلم موفق ، این اراده و اعتماد به نفس دانش آموز را بیدار می کند تا همانگونه که هست رفتار کند و مانع از آن شود که وی با ماسک های جعلی آماده ، اقدام به فریب کاری یا پنهان سازی شخصیت خود کند.
کسی که شهامت پذیرش اشتباه را دارد ، توانایی تغییر و ادغام را دارد. ترس از تغییر ، ترس از پذیرش اشتباه. آموزش و پرورش به قول های خود عمل نمی کند مگر با دادن آزادی برای اشتباه. آزادی گناه نیاز به یادگیری است و کسی که گناه نمی کند ، یاد نمی گیرد. حق خطا یک ستون اساسی است که کثرت گرایی ، پذیرش تنوع و اختلاف و تقویت اندیشه آزاد بر آن استوار است. هنگامی که ما این حق را از انسان می گیریم ، جامعه یکسان می شود ، موجوداتی یکسان ، تمام خصوصیات مختلف و متفاوت شخصیتی آنها را از دست می دهد ، و تصویر فرد در چنین جامعه ای ناپدید می شود و مردم مانند ربات می شوند ، و این همان کاری است که آنها انجام می دهند که مبتنی بر همه رژیم های توتالیتر است
برای جامعه کثرت گرا و متنوع بدون ایجاد مفهوم محکم از فرد مهم نیست ، برای مفهوم فرد بدون ایجاد مفهوم تفاوت مهم نیست و برای مفهوم تفاوت بدون حق فرد برای اشتباه منطقی نیست. تربیتی که در خانواده ، مدرسه و جامعه داریم به ندرت حق اشتباه را درک و قبول می کند. این وضعیت آموزش در مدارس ، م institسسات و دانشگاههای ما ، در مراحل و انواع مختلف آن است. هر فلسفه آموزشی و تربیتی حق اشتباه را به عنوان یکی از ارکان خود نمی پذیرد. نژادی مرده.
حق خطا در تربیت ما حاکم نیست ، اگرچه اسلام و ادیان در کشورهای ما بر بخشش ، توبه و گذشت تأکید دارند و با توجه به آنچه در قرآن کریم و کتاب های مقدس می خوانیم ، با مفاهیم مشابه تحمل اشتباهات غنی شده اند. داستان های قرآنی به اشتباهات افراد و جوامع مختلف نگاه می کنند و حتی وقتی کوچولوها شامل یک درس می شوند یا معادل یک تجربه راهنما هستند ، از کوچکترین ها نیز چشم پوشی نمی کنند. قرآن کریم همچنین از بخشش ، توبه و بخشش صحبت می کند ، چنان که کلمه بخشش و مشتقات آن 234 بار در کل قرآن ، کلمه توبه و مشتقات آن 87 بار و کلمه بخشش و مشتقات آن 27 بار ذکر شده است.
[ad_2]